تو را من دوست میدارم
نه قدر آب دریاها
که روزی خشک گردند شوند بیچاره ماهیها ....
تو را من دوست میدارم
نه قدر غنچه و گلها
که روزی خشک گردند برآرند آهی از دلها ...
تو را من دوست میدارم
به قدر کهکشان و ماه انجمها
که جاویدان بماند عشق من تا بودن آنها ....
تقدیم به همسر مهربانم ُ توحیدمُ همسفر زندگیم
خوش به حال همسر مهربانت...چرا آپ میکنی خبر نمیدی؟؟
...
..
.
هیچ کس نمی داند ...
که گل سرخ چرا ...
چنین می بوید !
یا چرا در دل من ...
عشق تو سبز ...
چنین می روید !
.
.
.
منم آپم...منتظرم...
سلام پریاجان
برایت زندگی تا ابد سپید و خوشبختی ماندگار آرزومندم.
همیشه رستگار باشین تو و همسرت.
شادم از داشتن خیالت...
آپم دوست داشتی بهم سر بزن...[گل]
آپ میکنی خبر بده عزیزم...
سلام خوبی؟
خیلی زیبا نوشتین.
عالی بود و لذت بردم.
من هم آپم. بفرمایید.
موفق باشی
وبلاگتون بسیار زیبا بود مرسی
سلام..آپم خوشحال میشم سر بزنی...[گل]
نگاه دلم به قدم های توست
نمیدانم صدای پای توست
یا باد با برگها میرقصد
باران به من گفت
تو در راهی
در راه...