ستاره های کاغذی،فانوسکای پولکی
شیطنت یواشکی،تو روزگار کودکی
دنیای خوب سادگی،با اون همه عروسکا
رنگین کمون هفت نشون،تو رنگای بادکنکا
تو اون روزای بچگی،تولدا چه حالی داشت
خنده های راس راسکی،پا روی هر چی غم می ذاشت
دلخوشی ما بچه ها،به هدیه های بسته بود
رو کاغذای رنگی شون،یه قاصدک نشسته بود
حالا ازون گذشته ها،مونده فقط یه خاطره
قاصدک بچه گیا،هرچی باشه مسافره
چه لطیف است حس آغازی دوباره،
و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس...
و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن!
ر۲۹دی تولد من بود و خانواده ی همسرم برام جشن تولد گرفته بودند.
امسال اولین تولد من در کنار خانواده جدیدم بود. اینکه روز تولد منو بخاطر داشتند و
جشن گرفتن برام خیلی ارزشمند بود.
امیدورام همیشه در کنار هم خوش و خرم باشیم هیچ کدورتی بین دلهامون نباشه.
سلام وبلاگ زیبایی داری تبریک میگم ممنون میشم به منم سری بزنید
سلام...تولدت مبارک...
خوشحالم از اینکه خوشحالی و امیدوارم تو همه زندگیت موفق و سربلند باشی..
سلام آیناز خانوم. خوبین؟
ممنونم که لطف دارین به من و وبلاگم. متشکرم مهربانم.
جشن تولدت مبارک. از خدا میخوام همیشه موفق و ماندگار و دلشاد باشی.
شعرت هم بسیار زیبا بود و لذت بردم از خوندنش.
سلام بر تنهاترین عشقم
جان من و جان تو، که از هم سوا نیست.... یکی است...برای جان زندگی ام،همسرم،حمیده
"تولدت مبارک"