ترانه ی باران

به نام آنکه عشق را آفرید و خود معشوق برتر است

ترانه ی باران

به نام آنکه عشق را آفرید و خود معشوق برتر است

زیر باران باید رفت


آسمان دلش گرفته است و مدام می بارد


باید زیر باران روم

شاید دل من هم همچون آسمان خالی شود

شاید این بارش تسلی دل من هم شود

چقدر باریدنش زیباست

زیر باران باید رفت
باید تر شد
تا شاید بهتر شد



و هر آغازی از پایان، آغاز می شود!
چه آغازی بهتر از باران و پاییز!!

باید دوباره متولد شوم ......

نظرات 3 + ارسال نظر
رویا پنج‌شنبه 7 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:15 ب.ظ http://khakenam.blogfa.com

ای به قلبونت بلم

تو رو روز زن حساب کرده بودم

وگرنه یادم بودی

ببشخید گلم بلبلم

خواستم بنویسمت شک کردم!
آخه من بیچاره چه میدونم حس تازه عروس ها چیه
من که هنوز ازدواج نکردم



خیلی دوست دالم

بارون دم صبح یکشنبه 10 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:28 ب.ظ

سلام

باز باران بارید
خیس شد خاطره ها
مرحبا بر دل ابری هوا!
هرکجا هستی باش
آسمانت آبی
و تمام دلت از غصه دنیا خالی.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 12 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:31 ب.ظ

باز باران بارید
خیس شد خاطره ها....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد