ترانه ی باران

به نام آنکه عشق را آفرید و خود معشوق برتر است

ترانه ی باران

به نام آنکه عشق را آفرید و خود معشوق برتر است

عناوین یادداشت‌ها

  • نرم نرمک می‌رسد اینک بهار .... یکشنبه 6 فروردین‌ماه سال 1391 10:59
    بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک شاخه‌های شسته، باران خورده پاک آسمان آبی و ابر سپید برگهای سبز بید عطر نرگس، رقص باد نغمه شوق پرستوهای شاد خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک میرسد اینک بهار خوش به حال روزگار ... خوش به حال چشمه ها و دشتها خوش به حال دانه ها و سبزه ها خوش به حال غنچه های نیمه باز خوش به حال دختر میخک که...
  • رمـز عاشـقی ... شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 09:31
    تو آیا عاشقی کردی بفهمی عشق یعنی چه؟ تو آیا با شقایق بوده‌ای گاهی؟ نشستی پای اشکِ شمعِ گریان تا سحر یک شب؟ تو آیا قاصدک‌های رها را دیده‌ای هرگز، که از شرم نبود شاد‌پیغامی، میان کوچه‌ها سرگشته می‌چرخند؟ نپرسیدی چرا وقتی که یاسی، عطر خود تقدیم باغی می‌کند چیزی نمی‌خواهد و چشمان تو آیا سوره‌ای از این کتاب هستی زیبا،...
  • باران یکشنبه 15 آبان‌ماه سال 1390 11:08
    حس میکنم روی صورتم دنیا چکه میکند حس میکنم قطره قطره, نم نمک عاشقم میکنی بارون که میبارد هوا تر میشود تا تو چشمک بزنی بارون که میبارد باز با ترانه یا باز بی ترانه من عاشق تر گریه میکنم و رو به آسمان فریاد میزنم دوستت دارم... عشق لالایی بارون تو شباست ، نم نم بارون پشت شیشه هاست لحظه شبنم و برگ گل یاس ، لحظه رهایی...
  • زندگی پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1390 13:19
    Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 شب آرامی بود می روم در ایوان، تا بپرسم از خود زندگی یعنی چه؟ مادرم سینی چایی در دست گل لبخندی چید ،هدیه اش داد به من خواهرم تکه نانی آورد ، آمد آنجا لب پاشویه نشست پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد شعر زیبایی خواند ، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین :با خودم می گفتم زندگی، راز...
  • عاشقانه های آرام سه‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1390 13:43
    اومدی شبیه بارون دله من خسته خاکه واسه اون نم نمه چشمات ، نمیدونی چه هلاکه نمی دونی ، نمیدونی واس ه من چقدر عزیزی شایدم می دونی اما منو باز به هم میریزی نمی دونم چی رازیه که تو چشمات خونه کرده هر چی هست اونقدر قشنگه که منو دیوونه کرده قطار می رود....تو می روی..... تمام ایستگاه می رود............ و من چقدر ساده ام که س...
  • زیر باران باید رفت پنج‌شنبه 7 مهر‌ماه سال 1390 13:07
    آسمان دلش گرفته است و مدام می بارد باید زیر باران روم شاید دل من هم همچون آسمان خالی شود شاید این بارش تسلی دل من هم شود چقدر باریدنش زیباست زیر باران باید رفت باید تر شد تا شاید بهتر شد و هر آغازی از پایان، آغاز می شود! چه آغازی بهتر از باران و پاییز!! باید دوباره متولد شوم ......
  • پائیز مبارک دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 11:50
    پاییز زیبا و عروس فصل هاست برگ ریزان درخت و خواب ناز غنچه هاست خش خش برگ و نسیم باد را بی انتهاست هرچه خواهی آرزو کن ُ فصل فصل قصه هاست . . . . فصل باد و برگ فصل رنگ و رنگ و رنگارنگ فصل مشق و مشق عشق و عشق انار فصل باز باران با ترانه فصل شیدایی و مهر و مهرگان فصل یلدا و چله پائیز پادشاه فصول بر همه مبارک باد . . . !
  • دلهای تشنه ... پنج‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1390 11:03
    Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 دعای باران چرا؟ دعای عشق بخوان ! این روزها دلها تشنه ترند تا زمینها خدایا کمی عشق ببار ! تو تک ستاره ی منی منم اسیر بودنت از ته دل داد می زنم می میرم از نبودنت دوستت دارم ....
  • قصه‌ آدم، قصه‌ یک‌ دل‌ است‌ و یک‌ نردبان شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1390 12:56
    قصه‌ بالا رفتن، قصه‌ پله‌ پله‌ تا خدا. قصه‌ آدم، قصه‌ هزار راه‌ است‌ و یک‌ نشانی. قصه‌ جست‌و جو.قصه‌ از هر کجا تا او. قصه‌ آدم، قصه‌ پیله‌ است‌ و پروانه، قصة‌ تنیدن‌ و پاره‌ کردن. قصه‌ به‌ درآمدن، قصه‌ پرواز... من‌ اما هنوز اول‌ قصه‌ام؛ قصه‌ همان‌ دلی‌ که‌ روی‌ اولین‌ پله‌ مانده‌ است، دلی‌ که‌ از بالا بلندی‌ واهمه‌...
  • تا ابد در کنار هم هستیم پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1390 13:42
    به نام خالق عشق من و همسرم هفتم این ماه با مراسم جشنی زندگی مشترکمون رو شروع کردیم. امیدوارم آشیانه ی کوچکمان همیشه لبریز از عشق و یاد خدا باشه. انشاالله
  • احساس قشنگ شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 13:06
    پنجره را باز میکنم احساس قشنگ ِ " تو " می آید می نشیند بر پرده بر دیوار... من گیج ِ این همه " تو " مست ِ مست کنار می آیم با خودم و با احساس ِ قشنگی که " تـــو " یی زندگی می کنم زیر یک سقف
  • نیکو پنج‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1390 13:14
    Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 پرسیدم: بار الهی چه عملی از بندگانت بیش از همه تو را به تعجب وا می‌دارد؟ پاسخ آمد: اینکه شما تمام کودکی خود را در آرزوی بزرگ شدن به سر می‌برید … و دوران پس از آن در حسرت بازگشت به کودکی می‌گذرانید… اینکه شما سلامتی خود را فدای مال‌اندوزی می‌کنید …...
  • برای عشقم دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 13:22
  • در کنار تو بودن ... یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 10:03
    در کنار بودنت من حس رویا میکنم با نگاه عاشقت هر لحظه غوغا میکنم در سکوت پنجره , در بی کران آرزو با نسیم عشق تو هر لحظه غوغا میکنم در وجود نازنینت غرق بوسه تا خدا من تورا هر لحظه با لبهای خود جامیکنم در کنار هستی و زیبایی و شعر و مکان من تورا زیبا ترین شعر جهان جا میکنم
  • تولد توحید عزیزم... تنها بهانه ی نفس کشیدنم... چهارشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1390 13:41
    ما ه هاست زیباترین جملات رو برای امروز کنار گذاشتم ولی امروز همه فرار کردند پس ساده میگم: همسر عزیزم تولدت رو با افتخار به داشتنت تبریک میگم. تبریک خالی من و با سخاوت بی حدت بپذیر. بازم شادی و بوسه ، گلای سرخ و میخک میگن کهنه نمی شه تولدت مبارک تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما تو تقویما...
  • مادر، ای مهربانترین خلقت هستی ، روزت مبارک دوشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1390 09:33
    Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 مادر تو در زیبایی‌ سیرت،‌ گلی‌. باید بگویم‌ که‌برتری‌. باید بگویم‌ اقیانوس‌ مهری‌...نه‌، مهرت‌جهانگیر است‌. بگویم‌آبشار عاطفه‌ای‌... نه‌،عطوفت‌ تو در همه‌ دنیا جاری‌ است‌ چه‌ گویمت‌که‌ به‌ هر چه‌ اشارت‌ کنم‌ نشانی‌ از تو دارد. مادرآغوشت‌ کانون‌ عشقی‌ است‌ که‌ هیچ‌ عاشقی‌...
  • بی واژه دوشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1390 13:34
    منو دریا منو بارون منو آسمون صدا کن اسممو واژه به واژه تو دل ترانه جا کن منو تنها منو عاشق منو خوب من صدا کن منو از همین ترانه واسه ما شدن صدا کن منو بی واژه صدا کن همصدا تر از همیشه به همون اسم عزیزی که برات کهنه نمیشه واسه زندگی صدا کن واسه هر چی عاشقانه است واسه حرفای قشنگی که نگفته شاعرانه است منو دریا منو بارون...
  • ایــن روزا یه چــیـزه دیـگه سـت... چهارشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1390 13:37
    آمدی ........ چه صادقانه آمدی مرا عاشق کردی ... آمدی....... چه عاشقانه آمدی مرا دیوانه کردی ... چه زیبا آمدی و لحظه های پر از غم زندگی ام را عاشقانه کردی دوست دارم ......... نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست... بهترینم ، می دانم قلبم کوچکتر از آنی است که ظرفیت خوبی های تو را داشته باشد اما در سکوت پراز فریاد خود...
  • کاش می شد دوشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1390 10:56
    کاش می شد تو جنگلا،یه کلبه داشتیم من و تو زمین و شخم می زدیم ،دونه می کاشتیم من تو خودمون خونه می ساختیم،دستامون گلی می شد آهن و بتن نبود،دیوارا،کاگلی میشد وقتی هیزم می آوردم تو میشستی رو به روم می چکید نم نم بارون رو درختا روی بوم آتیش کلبه به را بود ،دیگه سردت نمی شد غم نون زانو می زد،حریف مردت نمی شد کاش رو کول...
  • تقدیم پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1390 11:27
    Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 این تحفه ی بی نشانه تقدیم به تو این شعر پر از ترانه تقدیم به تو در این سفر خیر پر از تنهایی این نامه ی عاشقانه تقدیم به تو پر بد دلم از خیل گناهان گفتی آن بخشش مادرانه تقدیم به تو در پاسخ این محبتت ای گل من این هدیه ی بی بهانه تقدیم به تو داعی...
  • خوش آمد بهار… گل از شاخه تابید خورشیدوار… پنج‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1390 11:06
    Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 هیچ بباران ی نمی بارد مگر صفا دهد . هیچ گلی جوانه نمی زند مگر هدیه شود . هیچ خاطره ای زنده نمی ماند مگر شیرین باشد . هیچ لبخندی نیست مگر شادی بیاورد . وهیچ بهار ی نمی اید مگر سال دیگری در پیش باشد . پس بگذار باران شوق ب ر زندگی ات ببارد تا روحت را صفا دهد . گل های عشق در دلت جوانه...
  • گلدی باهار یکشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1390 12:45
    Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 داغلار باشین نان قار گئده ر کاسیب اُوینده ن دار گئده ر قیشدا اوشاق تک زار گئده ر گلدی باهار گلدی باهار باهار گلیب آچیب گوللر هوروک لنیب اوزون تللر فخر ائدیری بیزیم ائللر گلدی باهار گلدی باهار بولوت گئدیر گون...
  • فرا رسیدن سال نو مبارک شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1389 12:12
    Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 سالی دیگر از عمرمان گذشت و ما یک قدم به مرگ نزدیکتر شدیم، دفتر عمرمان ورق تازه ای خورد و صفحه ی جدیدی پیش رویمان باز شد . امید که این صفحه تازه را خوب نگارش کنیم و از ابتدا تا انتهایش تا آنجا که میتوان خوش خط و بدون غلط نگاشت . Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 سال نو و بهاری نو...
  • نرم نرمک می رسد اینک بهار چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 09:57
    Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 بوی باران بوی سبزه بوی خاک شاخه های شسته باران خورده پاک آسمان آبی و ابر سپید برگهای سبز بید عطر نرگس رقص باد نغمه شوق پرستو های شاد خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک می رسد اینک بهار خوش به حال روزگار خوش به حال چشمه ها و دشت ها خوش به حال دانه ها و...
  • یادم باشد.......... چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 09:02
    Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی...
  • برای عشقم شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1389 13:19
    پرسید چقدر مرا دوست داری ؟ سکوتی کردم. چند لحظه به چشم هایش خیره شدم ... گفتم : دوستت دارم به آن اندازه ای که عاشقتم. عاشق یک عشق واقعی . عاشق تو ... عاشقی که برای رسیدن به تو لحظه شماری می کند . به عشق این لحظه های انتظار * دوستت دارم * . به اندازه ی تمام لحظات زندگیم تا آخر عمر عاشقتم ... به عشق اینکه تو را تا آخرین...
  • برای بهترینم- بهار نزدیک است چهارشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1389 10:48
    Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 بوی باران ; بوی سبزه ; بوی خاک شاخه های شسته ; باران خورده ; پاک آسمان آبی و ابر سفید , برگهای سبز بید عطر نرگس , رقص باد نغمه شوق پرستوهای شاد
  • حرفهایی برای نگفتن سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 13:14
    و حرفهایی هست برای نگفتن! Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 در آغاز هیچ نبود، کلمه بود و آن کلمه خدا بود . و کلمه، بی زبانی که بخواندش، و بی اندیشه ای که بداندش، چگونه می تواند بود؟ و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود، و با نبودن، چگونه می توان بودن؟ و خدا بود و، با او، عدم، و عدم گوش...
  • باز باران چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1389 13:40
    باز باران با ترانه از بلندای کرانه با نگاهی عاشقانه بی‌بهانه در ترانه می‌تراود جاودانه در سکوتی بی‌گلایه قطره قطره دانه دانه بر سر و روی ستاره می‌زند باران دوباره شاعرانه عاشقانه تا بگوید این ترانه باز باران...
  • زیر باران بیا قدم بزنیم دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 11:18
    زیر باران بیا قدم بزنیم حرف نشنیده ای به هم بزنیم نو بگوییم و نو بیندیشیم عادت کهنه را به هم بزنیم و ز باران کمی بیاموزیم که بباریم و حرف کم بزنیم کم بباریم اگر، ولی همه جا عالمی را به چهره نم بزنیم سخن از عشق خود به خود زیباست سخن های عاشقانه ای به هم بزنیم قلم زندگی به دل است زندگی را بیا رقم بزنیم سالکم قطره ها در...