برای زندگی کردن دو چیز لازم است قلبی که دوستت بدارد و قلبی که دوستش بداری
مـی شــود رنــگ یــاس نــگاه یــاس را
بــا نگـــاه آبـــیــت پـــــیـــونــــد داد
می شـــود در بــاغ همـــپـــای نســیــم
یـــه شــقایــق یــک سـبد لبــخند داد
مــی شــود بـا بــال ســرخ عـاطــفه
تــا فــراســوی افــق پــرواز کــــرد
مـــی شــود بــا یــاری حـــسی لطـیف
عشــق را بــا یــک شـقایـق را ســرود
------------------------------------
مـی شـود در مــرز یـــک آفتگـــی
جـان فـدای غنچـه ای تنهــا نمــود
مـی شـود در مـرز یــک آشـفتگـی
جـــان فــدای غنچـــه ای تنهـــا نمود
مـی شـود با دسـتی از جـنس بهــار
تـک تـک پــروانه ها را تــاب داد
-----------------------------------
نمی دانم تو که بودی و از کدام سرزمین آمدی....
تنها این را می دانم،
که غریبانه با قلبم آشنا شدی و ماندگار!
وجودم را با عشقت آمیختی
و حضورت را در قلبم جاودانه کردی...
آمدی و مرا افسون نگاه سبزت کردی....
پس ای افسونگر عاشق....
بمان تا ترانه عشق را برایت بسرایم،
تا بهـــار را با دستانت وسعت بخشم،
تا با هــم، ترانه ساز آواز چکاوک ها باشیم....
مهربان من با من باش . . . . هر کجا که هستم هر کجا که باشم
تو حدیث عشق را چه دلبرانه بر من آموختی
و من روئیدم . . . آری بسان ساقه های رقصان گندم زار روئیدن آغازیدم
رویشی سبز با باغبانی ساقهای سبز سیمینت !
بگذار تو را داشته باشم
بگذار تکرار اسم تو ترانه شیرین شبهای تنهاییم باشد
و تو را عاشقانه تا اعماق بیکران شب فریاد سر دهم
دیگر این خسته را توانی نمانده است و تنها خیال توست که آرام جانم است
و شوق لحظه دیدارت بر التیام تمام حرفهای نگفته ام بس است !!
پس با من باش هر کجا که باشم هر کجا که هستم
چرا که من فقط تو را می خوانم
با تــو تا نهایت زمانه...
تا باقی وجود٫ تا انتهای عالم فانی ٫عاشـقانه خواهم ماند...
تا بلندای قله های سپیـد خوشبختی...
با دو بال نازک به پرواز در خواهم آمد...
تجربه اولیـن عشــق..
با تــو شیرین شد خوب من...
با تــو گل خوشبختی از اعماق وجودم جوانه زد...
با تـو جرقه های عاشق شدن در آتشکده متروک قلبم شعله کشید...
و ترانه های عاشقانه ام با تـو به حقیقت رسید...
انجماد خون در رگهای یخ زده ام در شراره های آغوش سوزانت ذوب شد...
با تــو و وجود متبرک توست
که می خواهم بمانم...
تــو که با داشتنت پاییز سرد ٫ بهاری دلنشین خواهد بود...
تا همیشه وهمیشه در کلبـه عشــق
میزبان نفسهای عاشـقـانه ات خواهم ماند...
دوستت دارم مهربانم
ومن موج خروشان
در آغوشت بشویم
غصه ها را
بیا تقسیم کن
آرامشت را
سکوتت را
نوای دلنشین را
بشو آهنگساز
این خروشم
به آرامش رسانم
در پناهت